همه ی وجود مادوتا نه ماهه شدنت مبارک

عزیز دل مادر 

دختر قشنگ و نازم

دوم آبان ماه نه ماهه شدی گلم 

تو این ماه قشنگ خدا دختر گلمون بیشتر از پیش خودشو عزیز و دوست داشتنی کرده 

چه قدر قشنگ دلبری میکنی و دل آدم با دیدن حرکاتت قلنج میره 

الهی فدات بشم عزیزم که مریض شدی و مجبور شدی دو روز  تو بیمارستان بستری باشی

و دل من هزار تیکه شد تا برگشتی خونه

فدات بشم که چه ذوقی میکردی وقتی اومده بودی خونه

عزیز دل مادر 

الهی دورت بگردم با این حرف زدنت 

بابایی گله هی تو هال بغلت میکنه و چیزهایی که تو هال هست رو برات میگه 

تو هم هی تکرار میکتی 

تاااااعت...............ساعت

تابوووو....................تابلو

اوتینا ..................آترینا

پاپا.................بابا 

فدای چشمهای قشنگت بشم مادر خیلی خیلی خیلی درعذابم صبحهای خیلی زود 

که باید تورو از خونه بیرون ببرم تا خودم برم سرکار

ولی خداروشکر همین که میدونم جات خوبه خیالم راحت میشه 

من مثل همیشه تو و بابایی گله رو دست خدا میسپارم و همین باعث میشه خیالم راحت باشه

دوستتون دارم خیلی